فهرست مطالب

Anatomical Sciences Journal - Volume:1 Issue: 4, 2003

Anatomical Sciences Journal
Volume:1 Issue: 4, 2003

  • 71 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1382/10/05
  • تعداد عناوین: 8
|
  • آثار تحریک تخمک گذاری و تجویز پروژسترون بر مرفولوژی اپی تلیوم واژن موش
    مینا افتخارزاده، مژده صالح نیا صفحه 1
    هدف
    بررسی تغییرات مرفولوژیک اپی تلیوم واژن موش پس از تزریق روزانه پروژسترون متعاقب تحریک تخمک گذاری
    مواد و روش ها
    چهل راس موش های ماده بالغ نژاد NMRI با سن 10-8 هفته، با به کارگیری (hMG) Human Monposal Gonadotropin (hCG) Human Chorionic Gonadotropin, تحریک گذاری شده و سپس روزانه مقدار یک میلی گرم به ازای هر موش، پروژسترون به شکل زیر پوستی تزریق و سپس به شکل مصنوعی تلقیح شدند. 3.5 روز پس از تلقیح جانوران با جابه جایی مهره های گردنی کشته و نمونه بافتی از جدار واژن برداشته شد و برای مطالعه میکروسکوپ نوری با هماتوکسیلین - ائوزین رنگ آمیزی و مورد بررسی قرار گرفتند. لازم به ذکر است که موشها در چهار گروه کنترل (بدون تزریق)، تحریک تخمک گذاری با hMG و hCG تزریق پروژسترون متعاقب تحریک تخمک گذاری - تزریق پروژسترون بدون تحریک تخمک گذاری اولیه تقسیم شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، اپی تلیوم واژن گروه تحریک تخمک گذاری شده به ویژه در 4.5 روز بارداری، افزایش ارتفاع داشته، اما در تزریق پروژسترون افزایش ارتفاع نداشت و یا میزان آن کم بود. در گروه تحریک تخمک گذاری شده دو بخش کاملا متمایز در اپی تلیوم واژن دیده شد و تراکم سلولی در طبقه تحتانی بیشتر بود. موسیفیکاسیون در سلولهای سطحی هم در گروه تحریک و هم در گروه تزریق پروژسترون دیده می شد. به نظر می رسد که فضای بین سلولی در گروه تزریق پروژسترون کاهش دارد.
    نتیجه گیری
    تزریق پروژسترون پس از تحریک تخمک گذاری تغییراتی در مورفولوژی واژن موش ایجاد می کند که می تواند روی عمل و ترشح اپی تلیوم تاثیر بگذارد.
    کلیدواژگان: اپی تلیوم واژن، تحریک تخمک گذاری، پروژسترون
  • تغییرات بافت شناسی در استخوان تیبیا و مغز استخوان آن پس از تابش لیرز کم توان بر تنه استخوان تیبیای خرگوش
    محمد بیات، مسعود رفیع زاده رشید، محمد رخشان، حسین حکمت صفحه 11
    هدف
    بررسی واکنش بافت استخوان متراکم تنه تیبیا و مغز استخوان آن به تابش لیزر کم توان
    مواد و روش ها
    ده خرگوش بالغ نر به صورت تصادفی به گروه های شاهد و تجربی تقسیم شدند. لیزر کم توان هلیوم- نئون به یک نقطه ثابت تنه استخوان تیبیای خرگوشهای گروه تجربی یکبار در روز و به مدت 14 روز متوالی تابیده شد. دانسیته انرژی لیزر 36J/cm2 بود. خرگوشهای گروه شاهد لیزر دریافت نکردند. در انتهای دوره، خرگوشها به وسیله کلروفرم کشته شدند و نمونه ای که از هر خرگوش تهیه شده بود درون فرمالین سالین، تثبیت و با EDTA دکلسیفیه شد و برای مطالعه به وسیله میکروسکوپ نوری آماده گردید. برش های حاصل به وسیله روش رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی و به صورت توصیفی و کمی مطالعه شدند.
    یافته ها
    در گروه شاهد استخوان متراکم متشکل از استخوان تیغه ای است که حاوی سیستم های هاورس منظم است. در گروه تجربی سیستم های هاورس نامنظم است و برخی از مجاری هاورس متسع شده اند که در آنها فعالیت خونسازی مشاهده شد. در حفره مغز استخوان گروه تجربی سلولهای خونی بیش از گروه شاهد است پریوست گروه تجربی ضخیمتر از گروه شاهد است.
    نتیجه گیری
    تابش لیزر کم توان هلیوم- نئون، پریوست تنه استخوان تیبیای خرگوش را ضخیم تر و فعالیت خونسازی آنرا افزایش داد.
    کلیدواژگان: لیزر، استخوان تیبیا، خونسازی، خرگوش
  • بررسی اثر موضعی ترکیب روغن زیتون و برگ مورد بر بهبود زخم سوختگی درجه 2 موش صحرایی
    غلامرضا حسن زاده، رستم قربانی، لیلا اخوان، زینب نوری صفحه 21
    هدف
    بررسی اثر موضعی روغن مورد بر بهبود زخم سوختگی درجه 2 عمقی موش صحرایی.
    مواد و روش ها
    48 راس موش صحرایی ماده به 4 دسته 12 تایی تقسیم شدند: دسته اول برای دوره 7 روزه، دسته دوم برای دوره 14 روزه، دسته سوم برای دوره 21 روزه و دسته چهارم برای دوره 28 روزه تحقیق در نظر گرفته شدند.
    هر دسته به سه گروه شاهد سولفادیازین نقره و روغن مورد (ترکیب روغن زیتون و برگ مورد) تقسیم شد. پس از بیهوشی عمومی با کتامین و زیلازین (اینتراپریتونئال) مساحت معینی از پوست موش صحرایی با سکه 50 ریالی داغ به قطر 2.5 سانتی متر سوزانده شد و سوختگی های مشابه درجه 2 عمقی ایجاد شد.
    گروه شاهد هیچ گونه درمانی دریافت نکرد و گروه سولفادیازین نقره روزی یک بار سطح ضایعه با سولفادیازین نقره و گروه روغن مورد روزی یک بار سطح ضایعه با روغن مورد پوشیده شد.
    در انتهای هر دوره موشها با اتر کشته شدند و نمونه برداری از محل سوختگی و پوست سالم مجاور انجام شد نمونه ها پس از مقطع گیری با روش هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی شدند وبا روش کیفی بافت شناسی ترمیم سوختگی مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میزان بهبود سوختگی در گروه دریافت کننده روغن مورد و سولفایازین نقره در هفته چهارم تقریبا سریعتر و بهتر از گروه شاهد بود و تفاوت معنی داری بین گروه روغن مورد و سولفادیازین نقره وجود نداشت ولی اسکار بعد از ترمیم در هفته چهارم در گروه تحت درمان با روغن مورد نسبت به سایر گروه ها کمتر بود.
    نتیجه گیری
    کاربرد موضعی روغن مورد به صورت الگوی یک بار در روز به جراحتهای سوختگی درج 2 موش صحرایی موجب بهبودی سریعتر از گروه شاهد شد ولی نتایج با گروه سولفادیازین نقره تقریبا یکسان بود.
    کلیدواژگان: ترمیم، زخم سوختگی، روغن مورد، سولفادیازین نقره، موش صحرایی
  • تفاوت جنسی حجم قشر شکنج پیش مرکزی در افراد طبیعی و مبتلایان به بیماری های آلزایمر و پارکینسون با استفاده از روش های استریولوژیک و ماکروسکوپیک
    حسین حقیر، پرویز مهرآئین صفحه 29
    هدف
    بررسی تفاوت جنسی حجم قشر شکنج پیش مرکزی نیمکره چپ مغز در افراد طبیعی راست دست و در بیماران راست دست مبتلا به آلزایمر و پارکینسون
    مواد و روش ها
    این تحقیق روی 72 نمونه اتوپسی مغز طبیعی (38 مرد و 34 زن)، 11 مغز آلزایمری (4 مرد و 7 زن) و 13 مغز پارکینسونی (9 مرد و 4 زن) انجام گرفت. در هر گروه از نمونه ها، مردان و زنان از نظر سنی با یکدیگر جور بودند. نمونه ها در فرمالین 4 درصد تثبیت شد. تنه مغزی از بالای تکتوم قطع و دو نیمکره توسط یک برش ساژیتال میانی از یکدیگر جدا شد. نیمکره راست هر مغز برای تشخیص نوروپاتولوژی و نیمکره چپ برای بررسی مورفومتریک استفاده شد. محاسبه حجم قشر شکنج پیش مرکزی نیمکره چپ از روی تصاویر برشهای سریال کورونال 5 میلی متری این نیمکره و براساس اصل کاوالیری و شمارش نقطه ای صورت گرفت. نتایج به کمک آزمونهای آماری t-student و غیر پارامتری Mann-Whitney تحلیل شد.
    یافته ها
    حجم قشر شکنج پیش مرکزی نیمکره چپ مغز تفاوت جنسی معنی داری را در هیچ یک از سه گروه نمونه ها (طبیعی، آلزایمری و پارکینسونی) نشان نداد. البته تمایلی به بیشتر بودن حجم قشر شکنج پیش مرکزی در مردان نسبت به زنان در گروه های طبیعی و پارکینسونی مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    علیرغم بیشتر بودن حجم نیمکره چپ و حجم قشر لوب پیشانی این نیمکره در مردان طبیعی، حجم قشر شکنج پیش مرکزی تفاوت جنسی معنی داری را نشان نمی دهد. بنابراین احتمالا تفاوت جنسی حجم قشر لوب پیشانی در افراد طبیعی مربوط به سایر زیر ساخت های این لوب به جز شکنج پیش مرکزی است.
    کلیدواژگان: تفاوت جنسی، شکنج پیش مرکزی، بیماری آلزایمر، بیماری پارکینسون
  • تاثیر کلرید جیوه بر رشد و نمو لوله عصبی ناحیه دیانسفال جنین موش صحرایی (Rat)
    طیبه رستگار، مهدی مهدیزاده، کاظم پریور، ملیحه نوبخت صفحه 35
    هدف
    بررسی آثار تراتوژنیک کلرید جیوه بر رشد و نمو لوله عصبی ناحیه دیانسفال (تالاموس و هیپتوتالاموس) در جنین موش صحرایی
    مواد و روش ها
    تعداد 36 سر موش صحرایی ماده از نژاد Sprague Dawley انتخاب و به شش گروه شش تایی تقسیم شدند. به سه گروه اول (گروه های شاهد) محلول نرمالین سالین و به سه گروه دوم (گروه های تجربی) 2mg/kg کلرید جیوه به صورت داخل صفاقی در روزهای 8، 9 و 10 به طور جداگانه تزریق شد و در نهایت جنینها در روز 15 بارداری از رحم خارج شده و پس از ثبوت و انجام مراحل پاساژ بافتی، برشهایی به ضخامت 5 میکرون به طور سریال تهیه و با روش H&E رنگ آمیزی شده و مورد مطالعه میکروسکوپ نوری قرار گرفتند.
    یافته ها
    در نوروبلاست های ناحیه تالاموس و هیپوتالاموس در گروه های تجربی در مقایسه با گروه شاهد آرایش و نظم سلولی به هم خورده و هسته ها در جهات مختلف نسبت به لومن عصبی قرار گرفته اند، تراکم سلولها کم شده و فضای خارج سلولی افزایش یافته است، مرگ و دژنراسیون سلولی به میزان فراوان مشاهده می شود.
    نتیجه گیری
    نتیجه کلرید جیوه در نوروبلاست های ناحیه تالاموس و هیپوتالاموس تاثیر گذاشته و سبب از بین رفتن تعداد زیادی از نوروبلاست ها شده است که این امر می تواند در رشد و نمو طبیعی لوله عصبی این ناحیه اختلاف ایجاد کرده و در دوران بارداری یکی از عوامل تراتوژن باشد.
    کلیدواژگان: کلرید جیوه، عامل تراتوژنیک، دیانسفال، موش صحرایی
  • تنوع قومی شکل سر در مردان جوان ترکمن و فارس بومی (20-17 ساله)
    محمدجعفر گلعلی پور، مهرداد جهانشاهی، کامران حیدری صفحه 41
    هدف
    تعیین ابعاد، شکل و نحوه رشد سر توسط سفالومتری (علم اندازه گیری ابعاد جمجمه) انجام می گیرد. با توجه به اهمیت شاخصهای سفالومتری در طب پزشکی قانونی، اطفال، جنین شناسی، علوم تشریح، جراحی پلاستیک و ارتودنسی این مطالعه به منظور تعیین ابعاد و اقطار سر و تعیین انواع شکلهای آن انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی به صورت مقطعی روی 398 نفر از افراد مذکر 20-17 ساله در دو گروه فارس بومی و ترکمن که از نظر بالینی سالم بودند به روش سفالومتریک در شهرستان گرگان انجام شد. در این بررسی طول و عرض سر به وسیله سفالومتر مدرج میلی متری مارتین سالر با دقت 0.5 میلی متر اندازه گیری شد و به کمک این ابعاد شاخص سفالیک به دست آمد و براساس شاخص سفالیک شکل سر به چهار طبقه استاندارد بین المللی دولیکوسفال، مزوسفال، براکی سفال و هیپربراکی سفال طبقه بندی و فراوانی و درصد طبقات در دو گروه قومی مورد مقایسه شد.
    یافته ها
    ایندکس سفالیک در گروه قومی ترکمن 4 ± 80.4 و در گروه قومی فارس بومی 6.9 ± 84.8 تعیین شد. تیپ غالب سر در گروه فارس بومی با 52 درصد از نوع هیپربراکی سفال و در گروه ترکمن با 42.14 درصد از نوع براکی سفال بوده است. تیپ نادر در هر گروه از نوع دولیکوسفال بوده است.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که تیپ غالب سر در افراد مذکر در دو گروه قومی تفاوت دارد و این ممکن است ناشی از تاثیر عوامل قومیت باشد.
    کلیدواژگان: سفالومتری، شاخص سفالیک، جنس مرد، قومیت
  • بررسی آثار نوروتوکسیسیته کلرید منگنز بر ضخامت کورپوس استریتوم و تغییرات سلولی
    آمنه محمدی روشنده، محمدتقی جغتایی، ملیحه نوبخت، کاظم پریور صفحه 45
    هدف
    منگنز یکی از فلزاتی است که به وفور در محیط یافت می شود و کاربرد فراوانی در صنعت و کشاورزی دارد. سالهاست که سمیت منگنز و ترکیبات آن به اثبات رسیده است، اما این تحقیقات آنقدر گسترده نیست که بتوان به طور قطع این نتایج را در مورد انسان نیز صادق دانست. در تحقیق حاضر آثار نوروتوکسیسته کلرید منگنز روی ناحیه کورپوس استریتوم جنین موش سوری بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    بدین منظور موشهای باردار در دو گروه تجربی و شاهد قرار داده شد. به گروه تجربی در روز 7 و 8 و 9 بارداری به میزان 45 میلی گرم بر کیلوگرم محلول کلرید منگنز به صورت داخل صفاقی تزریق شد. به گروه شاهد در همان روزها آب مقطر تزریق گردید. جنینها در روز 15 از رحم بیرون آورده شدند. جنینها وزن شده وسپس در محلول بوئن تثبیت شدند. پس از پاساژ بافتی و تهیه مقاطع 5 میکرونی و رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین، لام ها مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    طبق اندازه گیری های ماکروسکوپیک، وزن جنینهای گروه تجربی در روزهای 7 و 8 به طور معنی دار نسبت به گروه شاهد کاهش یافت در بررسی های میکروسکوپی، ضخامت کورپوس استریتوم گروه تجربی روزهای 7 و 8 به طور معنی دار نسبت به گروه شاهد کاهش یافت. در ناحیه کورپوس استرتیوم گروه های تجربی هسته های پیکنوزه و گلیوزیز مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده آثار توکسیسیته کلرید منگنز به اثبات می رسد و افراد بالاخص زنان باردار نباید در معرض مقادیر بالای این ماده قرار بگیرند.
    کلیدواژگان: کلرید منگنز، لوله عصبی، کورپوس استریتوم، نوروتوکسیسیته، موش
  • مهر اتصال بنز و آلفاپیرین به DNA با فراکسیونهای سیتوزولی کبد و پوست موش صحرایی در in vitro
    مصطفی محمدی، عبدالامیر علامه، محمدحسین اسدی، محمدرضا خواجه صفحه 53
    هدف
    بنزوآلفاپیرین فراوانترین ماده سرطان زای شیمیایی ژنوتوکسیک موجود در محیط با ساختمان هیدروکربنی آروماتیک چند حلقه ای است که از سوختن سوختهای فسیلی یا از پروسه حرارتی مواد اولیه پتروشیمیایی یا زغال سنگ و چوب به وجود می آید. اتصال متابولیتهایی از آن به DNA خصوصا در ژنهای سرطان زای اولیه مهارکننده تومور و مرگ سلولی انتخابی و جهش در این ژنها در نهایت می تواند منجر به سرطان شود.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق فعال شدن بنزوآلفاپیرین به وسیله میکروزومها، میزان اتصال بنزوآلفاپیرین به DNA تیموس گاوی با عملکرد فعال کنندگی میکروزوم های پوست و کبد موشهای صحرایی ماده شیرخوار و بالغ و نیز مهار اتصال آن به DNA توسط مهار رقابتی حاصل از عملکرد گلوتاتیون فعال شده توسط گلوتاتیون S تراسفراز سیتوزولی و ارزیابی مقایسه ای سیستم های انکوباسیون فعال کنندگی و مهار کنندگی با توجه خاص به ارایه راه کارهای احتمالی درمانی مورد سنجش قرار گرفته است.
    یافته ها
    نتایج نشان می دهد که میکروزوم ها باعث فعال شدگی بنزوآلفاپیرین می شوند و این به گونه ای است که میکروزوم های کبد در هر دو گروه سنی باعث متابولیزه شدن و اتصال بیشتر بنزوآلفاپیرین به DNA نسبت به میکروزوم های پوست می شوند. مقادیر اتصال در کبد بالغ نسبت به پوست حیوان بالغ 3.7 به 1 می باشد. مقادیر اتصال در سیستم های اینکوباسیون حاوی میکروزوم های کبد شیرخوار نسبت به پوست شیرخوار 1.7 باربر است. مقادیر سیتوکروم P-450 کبد بالغ 2.9 برابر کبد شیرخوار است. در مهار کردن اتصال توسط سیتوزول میزان مهار اتصال سیتوزول کبد بالغ 3.6، پوست بالغ 2.3، سیتوزول کبد شیرخوار 1.8 و سیتوزول پوست شیرخوار است.
    نتیجه گیری
    با توجه به سیستم های in vitro طراحی شده دراین مقاله نشان داده شده است که با مهار فعال سازی، غیر فعال سازی نیز که پدیده ای غیر فعال است، به طور غیر مستقیم مهار می شود و این نکته بایستی در ساخت داروهای ضد سرطان از طریق مهار فعال سازی بیشتر مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: بنزوآلفاپرین، DNA، گلوتاتیون، موش صحرایی